سلام سلام سلام

 بالاخره ما چشممون به جمال این وبلاگ روشن شد . سال نوی همگی مبارک . امیدوارم تعطیلات به همه خوش گذشته باشه . برای ما که خدارو شکر بد نبود . از خدا می خوام که سال جدید سالی پربار و پر برکت برای همه باشه .

1 – روز29 اسفند  با آهو و بابایی رفته بودیم بیرون . همینکه از جلوی چند تا پسرنوجوون که کنار خیابون ایستاده بودند رد شدیم  یک ترقه کنارماشین زدند که با صدای بلندی ترکید و من چون تو حال و هوای خودم بودم خیلی ترسیدم . آهو گفت : " مامان چه پسرهای بدی بودند ، وقتی تو ترسیدی اونها خندیدند و گفتند چه مامان ترسویی ! ولی باباشون اصلا" نترسید . دخترشونم شجاع بود و نترسید ، فقط مامانشون ترسید . " خلاصه هر متلکی رو که خودش می خواست بگه از زبون اون پسرها به ما تحویل داد .

2 – دو سه روز قبل از عید با آهو رفتیم آرایشگاه که من موهامو کوتاه کنم . چند سالی بود که موهام بلند بود و آهو هیچوقت منو با موهای کوتاه ندیده بود . همین که موهامو روی زمین دید گفت : " وااااای مامان چرا این کارو کردی ؟ حالا موهات چی میشه؟ " خلاصه خیلی ناراحت شد . بعد که آرایشگر رنگو روی موهام گذاشت ، دوباره اومد گفت : " عین پیرزن ها شدی . " وقتی موهامو شستم و اومدم نشستم ، یواشکی در گوشم گفت : " مامان عین دلقکها شدی . " اما وقتی موهامو خشک کردم ، گفت : " وای مامان چقدر خوشگل شدی عین عروس ها شدی . "
خدارو شکر عاقبت  کارمون به خیر بود . 

 

نظرات 11 + ارسال نظر
مامان دوقلوها دوشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 09:16 ب.ظ http://myitwins.blogspot.com

سلام آنا جون.ماجرای کوتاه کردن مو وتفسیرای آهو خیلی جالب و بامزه بود. عید شما هم مبارک .منم خیلی گرفتارم .سعی می کنم آپدیت کنم

[ بدون نام ] دوشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 09:57 ب.ظ

از دست این گل دخترها !!! یاسمن که گاهی رنگ رژ منو هم تعیین میکنه ! رز هم از الان عاشق ماتیکه ...

مامان امیرعلی سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 09:02 ق.ظ http://amiralish.persianblog.com

عیدتون مبارک؛امیدوارم سال خیلی خوبی رو در کنار دخترک خوشگل و همسر مهربونتون در پیش رو داشته باشین

می گل وگل چه سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 06:32 ب.ظ http://www.khaharaneh.blogfa.com

حیف شد چرا موهاتون رو کوتاه کردین؟

جودی پنج‌شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 09:44 ق.ظ http://www.juddyabbot.persianblog.com

سلام .وبلاگت شدیدا مادرانه است اینو از لینک های کنار صفحه هم میشه فهمید.منم چند تایی از این دوستای وبلاگی دارم .نمیدونم شاید این مادرانه نوشتن واسه همه ما آشناست.یاد سالهایی که هنوز زنده و تازه اند

مامانی جمعه 19 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 07:06 ب.ظ http://ahookoochooloo.persianblog.com

سلام / خیلی تفسیرای آهو در مورد موهات بامزه بود از طرف من ببوسش .

علی یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 01:50 ب.ظ http://djashegh.persianblog.com

سلام خیلی عالی بود موفق باشی

مازیار دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 03:11 ق.ظ http://mazyar.persianblog.com

سلام ـ چه کوچولو ی با مزه ای:-) خدا براتون حفظش کنه. ممنون که به من سر زدین. موفق باشین

آزاده دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 07:03 ق.ظ http://brothernme.persianblog.com

ثبت خاطرات خانوادگی زیباست و مطمئنا روزی به کار میاد ضمن اینکه همین روزهام نوشتن اونچه میگذره به فکر کردن و تصمیم گرفتن کمک میکنه. عمیقاْ از هوش بالا و حاضر جوابی بچه های نسل جدید متعجب میشم. من نمیدونم این بچه های باهوش رو با چی میشه راضی کرد!

یک مامان دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:30 ق.ظ http://www.khaharaneh.blogfa.com

آفرین به شبیه سازیش.

مامان خرگوشک دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 02:27 ب.ظ

انا جون سلام.سال نوی شما هم مبارک باشه.ماجرای ترقه و ارایشگاه خیلی جالب بود و من کلی خندیدم.ببوسش این اهو کوچولوی شاد را

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد